4 توصیه به اهل دلشوره - وبلاگ ماشا

به گزارش وبلاگ ماشا، دوستی می گفت هر وقت اخبار بد را می شنوم دلشوره می گیرم و تصور می کنم اگر این اتفاق ناخوشایند برای خانواده ام بیفتد چه کنم؟ آیا توصیه می کنید در شرایطی قرار بگیرم که هیچ خبری اعصاب ام را بر هم نزند؟ به او گفتم مگر می گردد این طور زندگی کرد و در بی خبری محض ماند؟ وقتی در زندگی روزمره مان در معرض استرس های مختلف قرار می گیریم باید بتوانیم آنها را مدیریت کنیم وگرنه فرار کردن از آنها و یا ماندن در این استرس ها ما را از پای درمی آورد و باعث به وجود آمدن بیماری ها و اختلالات مختلف می گردد.

4 توصیه به اهل دلشوره

نویسنده: دکتر محمدرضا خدایی، روان پزشک

دوستی می گفت هر وقت اخبار بد را می شنوم دلشوره می گیرم و تصور می کنم اگر این اتفاق ناخوشایند برای خانواده ام بیفتد چه کنم؟ آیا توصیه می کنید در شرایطی قرار بگیرم که هیچ خبری اعصاب ام را بر هم نزند؟ به او گفتم مگر می گردد این طور زندگی کرد و در بی خبری محض ماند؟ وقتی در زندگی روزمره مان در معرض استرس های مختلف قرار می گیریم باید بتوانیم آنها را مدیریت کنیم وگرنه فرار کردن از آنها و یا ماندن در این استرس ها ما را از پای درمی آورد و باعث به وجود آمدن بیماری ها و اختلالات مختلف می گردد.

تنظیم اینکه چه طور به محرک های محیطی پاسخ دهیم تا حدی در اختیار خودمان است. درست است که تیپ شخصیتی ما و نوع نگرش مان به مسایلی که به وقوع می پیوندند نقش مهمی در این باره دارند اما خودمان هم باید یاری کنیم تا بدن مان پاسخ مناسبی در مواقع لازم ارایه کند. مانند کسی که دزدگیر ماشین اش را طوری تنظیم می نماید که فقط وقتی دزدی قصد ربودن آن یا صدمه زدن به آن را کرد، آژیر بزند اما شخص دیگری آن قدر آن را حساس می نماید که تا از کنارش رد می شوید آژیر می زند. باید به خودتان یاری کنید تا اضطرابی که به علت استرس های مختلف محیطی دچار آن می شوید در حد معقول و کنترل شده باشد. اگر نتوانید چنین تعادلی را در بدن تان ایجاد نموده و استرس ها را مدیریت کنید، اضطراب می گیرید و با علایم جسمی، روانی و هیجانی آن درگیر خواهید شد. بعضی ها دلشوره می گیرند، بعضی مسائل معده و تپش قلب، بعضی دیگر علامت های رفتاری مانند ناخن جویدن، و... الی آخر که بارها در خصوصش شنیده اید. اینکه کسی بخواهد به جای رفتار صحیح و ارزشمند، از مسائل فرار کند در واقع به یک مکانیسم ناپخته روی آورده است. ما فقط به کسانی که بیمارند و مبتلا به وسواس فکری هستند (یعنی مدام یک فکر آزاردهنده در فکر شان می آید و تکرار می گردد) و تحت درمان اند توصیه می کنیم دنبال اخبار بد نروند، صفحه حوادث را نخوانند و یا اگر در خیابان با دعوای کسانی روبرو شدند، از آنجا دور شوند اما در خصوص دیگر افراد توصیه می کنیم به جای اینکه سرشان را مانند کبک در برف بکنند و در این خیال باشند که هیچ خبری نیست، با واقعیات روبه رو شوند و آن را آن طور که هست، ببینند. اگر شما جزو کسانی هستید که نمی دانید چه طور باید از دست این دلشوره ها رها شوید ومدام با آن درگیرید، چند توصیه ساده برایتان دارم. بهتر است این توصیه ها را عملی کنید و اگر پاسخ مناسب دریافت نکردید و همچنان دلشوره داشتید به پزشک مراجعه کنید:کلاه خودتان را قاضی کنید: یک کاغذ و قلم بردارید و بنویسید چند وقت است که بدون علت منتظر دریافت خبرهای بد هستید و مدام دلشوره دارید؟ اگر فرزندتان دیر کند می گویید حتما تصادف نموده؟! اگر تلفن زنگ بزند و قطع گردد دلهره می گیرید که حتما کسی می خواسته خبر بدی را به شما بدهد اما تماس اش قطع شده است؟!

حالا بنویسید چند بار این دلشوره ها واقعا صحت داشته و اضطراب شما به علت آن محرک واقعی بیرونی بوده است؟ سپس کلاه خودتان را قاضی کنید و دریابید که نباید همه چیز را تعمیم داد و در آینده که دلشوره گرفتید یادتان بیاید انتهای این ماجرا چیزی نخواهد بود و تا چند لحظه دیگر همسرتان می آید و می گوید که در ترافیک بوده یا شارژ تلفن اش تمام شده است، به همین سادگی.

فکر خوانی، ممنوع! پیش داوری را کنار بگذارید: اگر می بینید همکارتان در حال مصاحبه با رییس است و نگاهی به شما می اندازد یا با آمدن تان حرف اش را قطع می نماید بی جهت دلشوره نگیرید که حتما درباره شما صحبت می نموده و باید تا سرانجام روز منتظر وقوع حادثه بدی باشید.

در خصوص آنچه شما را می آزارد با یک هم راز صحبت کنید: کسی که قابل اعتماد باشد و از نظر شخصیتی مانند شما نباشد (اهل دلشوره نباشد) می تواند گوش شنوای شما گردد و انرژی مثبت بدهد و باعث گردد شما با گفتن و گفتن از بار استرس و غمی که در دل دارید بکاهید. البته باید دقت کنید سفره دل تان را پیش هر کسی باز نکنید.

از تکنیک های آرام سازی بهره ببرید: انجام بعضی حرکات نرمشی یا شل و سفت کردن عضلات می تواند یاری کننده باشد و از اضطراب و دلشوره تان بکاهد. حتما و حتما ساعتی را به خودتان اختصاص دهید و آن کاری را که مایه لذت تان است انجام دهید. اگر همه لحظات شبانه روز درگیر همسر و فرزند و کار باشید و اصلا خودتان را فراموش کنید، کم می آورید و به مرور حتی در انجام وظایف خود در قبال آنها هم پیروز نخواهید شد. شاید در این یک ساعت دل تان بخواهد پیاده روی کنید، مجله بخوانید، موسیقی گوش بدهید یا دوستی را دیدار کنید. اینکه اهل معاشرت باشید می تواند در کاهش دغدغه و دلشوره شما موثر باشد. اگر هیچ کدام از توصیه ها فایده نکرد و همچنان مشکل باقی بود، قدم پنجم مراجعه به روان پزشک است که بتواند در کاهش اضطراب یاری تان کند.

منبع:www.salamat.com