ناگفته های مریم سعادت در شب نشینی - وبلاگ ماشا

به گزارش وبلاگ ماشا، مهر/ مریم سعادت بازیگر و عروسک گردان کشور، با حضور در برنامه شب نشینی از خاطراتش گفت.

مریم سعادت عروسک ساز و بازیگر کشور شب گذشته با عبدالرضا امیراحمدی مجری برنامه شب نشینی به مصاحبه نشست. سعادت در این برنامه گفت: تنها دختر خانواده بودم با 2 برادر، همه اطرافیانم پسردار بودند به همین دلیل زیاد بازی های دخترانه نکردم. در کودکی عروسک بازی نکردم و در عوض درسش را در دانشگاه خواندم.

وی ادامه داد: در کودکی بیشتر بازی های دویدنی نموده ام؛ بچه بسیار شاد و سرزنده ای نبودم چرا که از نظر جسمی ضعیف بودم و پدر و مادرم آنقدر نگران سلامت من بودند که زیاد در بازی ها شرکت نمی کردم. اگر چیزی را دوست نداشتم به دیگران نمی گفتم تا برنامه بقیه را بهم نریزم.

سعادت گفت: به شدت موذی بودم. مثلاً اگر از بچه ای حرصم می گرفت جوری که هیچکس نفهمد تلافی می کردم. اگر بچه ای با خانواده به خانه ما می آمد و خودش را لوس می کرد آن مراسم را به کام او تلخ می کردم و هیچکس هم نمی فهمید.

وی در بخش دیگری از صحبت های خود به تجربه همکاری در خونه مادرعظیمه اشاره نمود و شرح داد: یک تیم به همراه مسعود کرامتی، فاطمه معتمد آریا، راضیه برومند، ایرج طهماسب، حسن پورشیرازی بودیم که در خونه مادرعظیمه همراه شدیم. در آن مجموعه صداپیشه، عروسک گردان و عروسک ساز بودم.

این هنرمند درباره ورودش به عرصه بازیگری اسم کرد: رشته ام تئاتر عروسکی بود و فکر نمی کردم یک روز بازی کنم ولی وقتی خانم برومند می خواست کار آرایشگاه زیبا را آغاز کند گفتم نقش کوچکی اگر هست بازی می کنم و بعد نقشی که در این پروژه بازی کردم را به من داد. بعد از آن پیشنهادات زیادی داشتم ولی بازی نمی کردم چون فکر می کردم بازی را دوست ندارم. برومند به من گفت نقش بگیرم و شرط من برای قبول کردن نقش، کوتاه بودن آن بود. آدمی بودم که بیشتر عمرم را دقت نموده بودم، بازی های زیادی را دیده بودم و از بازی نمی ترسیدم.

عروسک گردان زی زی گولو ادامه داد: در حال حاضر برومند کار عروسکی عظیمی را پیش می برد که اولین کار عروسکی عظیمسال ایران است.

سعادت با اشاره به اینکه اگر بذر بود و او را می کاشتند ازگیل ژاپنی می شد، بیان نمود: با خودم مهربانم و خودم را دوست دارم. نمی گذارم حس افسردگی بر من حاکم گردد؛ به خودم یاری می کنم و روحیه می دهم که سرحال باشم، مبارزه می کنم که در دام پیری نیوفتم.

وی درباره درگذشت ارشا اقدسی بدلکار مشهور بر اثر یک سانحه در لبنان گفت: ارشا دوست بچه های من بود و واقعاً از اتفاق اخیر خیلی متاسفم.

وی بعلاوه درباره همکاری با دیگر هنرمندان شرح داد: هرچه میدانم از آقای رفیعی می دانم. مرضیه برومند دوست، رفیق، عظیم تر، استاد و حامی من بود. جهان فنی زاده دختر نازنین و عروسک گردان چیره دستی بود. حمید جبلی در کار خود آدم خاص و جالبی است. ایرج طهماسب بسیار کاربلد، جدی و اخمو است یعنی یک اخم بیخودی دارد ولی آدم خوبی است. کارگردان بسیار خوبی است و نویسندگی خوبی دارد. لیلی رشیدی هنوز برایم مثل دختر جوان نازنینی است. فتحعلی اویسی پارتنر بی نظیری بود. فیاضی هم در دوره زی زی گولو که اولین کار مشترکمان بود تجربه خوبی کنارش داشتم. امیرحسین صدیق هم بازیگرخوبی است و آینده روشنی دارد.

سعادت درباره روحیات بچه ها اضافه کرد: خودم چون کار کودک زیاد داشته ام بچه ها را خوب می شناسم؛ نمی گویم بچه ها را زیاد دوست دارم، ولی آنها را می فهمم. بچه ها هیچ وقت در احساسشان اشتباه نمی نمایند. خوب است عظیمترها هم گاهی بچگی نمایند.